إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ
مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ
الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ
عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا
مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا
مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی
السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
من از آن اشکی که می ریزد از چشم یار می ترسم از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سربازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا ، اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم
شده کار حبیب من سحرها بهرمن توبه
زآه دردناک بعد استغفار می ترسم
تمام عمر، خود را نوکراین خاندان خواندم
از آنروزی که این منصب کند انکار می ترسم
شنیدم روز و شب از دیده ات خ ون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده ی خون بار می ترسم
به وقت ترس و تنهایی تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار ، می ترسم
دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم
هزاران بار رفتم ا ز دردت شرمنده برگشتم
زهجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم
دمی وصلم، دمی فصلم، دمی قبظم،دمی بسطم
من از بیچارگی آخر این کار می ترسم
جهان را قطره اشک غریبی می کند ویران
من از اشکی که می ریزید زچشم یار می ترسم
یک روز نوشتیم بر این آبی کاشی
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید !
می رسد لحظه میعاد، به امّید خدا ! .
منتقم میرسد و روز ظهور ش، حتماً ،
می شود فاطمه دلشاد، به امّید خدا ! .
حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع ،
عاقبت می شود آباد، به امّید خدا ! .
مثل مشهد، وسط صحن بقیع نصب کنیم ،
دو سه تا پنجره فولاد، به امّید خدا !
لذتی دارد عجب، گر که به ما او گوید :
آفرین ! دست مریزاد ! به امّید خدا ! .
چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند! و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!
بنفسی أنت! به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت.
********
یاس سفیدم! بیا که با
ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد. بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد
العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم.بیا ومرا زائر شهر
قاصدکها کن،بیا...
********
کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟
********
ای مرکز ثقل کهکشان دل من
خورشید بلند آسمان دل من
عمریست که من منتظر دیدارم
یک جمعه بیا به جمکران دل من
فرهنگ انتظار
در فرهنگ انتظار ،منتظران چه فرد باشد ویا جامعه ویا امت در حال عبادت وپرستش به سر می برند که روح عمل بلکه برترین عمل است.
وبه بیان امام علی(علیه السلام):
همانند مجاهد تلاشگری است که در راه خداواحیای سنت های اسلامی در پرتو اعتقاد راسخ انتظارش ،در خون خود می غلطد. منتخب الاثر،ص496
انتظار در اعتقاد تشیع دارای محتوایی اصلاحگر،تحرک آفرین ،وتعهد آوری است که عالی ترین وارجمندترین نوع بندگی حق تعالی ودر نتیجه برترین عمل و نیکوترین تلاش وجنبش می باشد.
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله)::«افضل اعمال امتی انتظار فرج من الله عزوجل»
در فرهنگ انتظار کسی که در چمنزار تکلیف قدم می گذارد واز نظر قلبی منتظر می شودودر عمل هم به بایدها ونبایدها شرع مقدس احترام بگذارد.صفات بد را از خود دور می کند وخود رابه صفات خوب آراسته می کند ودلیل براین مطلب فرموده امام صادق (ع) است که می فرماید: هرکس خوش دارد ،در شمار اصحاب قائم باشد،باید در عصر انتظار ،مظهر اخلاق نیک اسلامی باشد.
چنین کسی اگر پیش از قیام قائم در گذرد ،پاداش او همانند کسانی باشد که قائم را درک کنند وبه حضور او برسند ،پس (در دینداری وتخلق به اخلاق اسلامی)بکوشید.... بحار الانوار ،ج52،ص140
از اینرو امام خمینی(ره)می فرماید:ما منتظران مقدم مبارکش هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر (عج) حاکم کنیم واز تفرقه ونفاق ودغل بازی بپرهیزیم ورضای خدای متعال را در نظر بگیریم
(صحیفه نور،ج15،ص22)
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آنکه کار ما بالا بگیرد
آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد
ادامه مطلب ...
پای درس مفسر قرآن استاد قرائتی
سوال:اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوا را میپذیرد ،سبب دل سردی ویاس افراد عادی یا گناهکار نمی شود؟
پاسخ:
اولا اینکه قرآن می فرماید:
[انما یتقبل الله من المتقین]1،تقوا درجاتی دارد .
به همین دلیل ،کلمه (اتقی)یعنی با تقواتر ،در قرآن آمده است:
ادامه مطلب ...ای سید علی سیاستت را عشق است صبروکرم وشهامتت را عشق است
گور پدرش هر که تو را آزارد آقای منی ولایتت را عشق است
چون امر نمایی همگی می آییم تنها بنگر صداقتت را عشق است
از دست سران بی بصیرت هیهات مظلوم زمان بصیرتت را عشق است
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای با خنده خود به درد ما خاتمه ای
زیباتر از این نام ندیدم به جهان سید علی الحسینی الخامنه ای